یک بغل آرامش با...

عاشقانه ومذهبی

 

تنها چیزی که 
قابل پس انداز  نیست 
سهم هر روز ما از 
دقایق گذران زندگی است 
پس
 امروز را خوب زندگی کنیم و
اجازه ندهیم حتی یک دقیقه اش حروم بشه

+نوشته شده در شنبه 18 دی 1395برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار,ساعت10:51توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

1

1

+نوشته شده در سه شنبه 23 آذر 1395برچسب:,ساعت9:46توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 عاشقی با قلب من بیگانه شد


خنده از لب رفت و یک افسانه شد

حس و حالی بعد عشق آمد پدید

بعد آنشب زندگی غمخانه شد
 

+نوشته شده در چهار شنبه 19 آبان 1395برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار,ساعت19:22توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

+نوشته شده در چهار شنبه 19 آبان 1395برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار,ساعت19:18توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

بيا و خيالت را جمع كن از شبهايم...
باور كن مغزم هر شب 
حوالىِ همين ساعت
پيغام ميدهد؛
حافظه ى مورد نظر پُر شده است
 

+نوشته شده در چهار شنبه 19 آبان 1395برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار,ساعت19:5توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

این دلاویزترین حرف جهان را همه وقت
نه به یک بار و به ده بار
که صد بار بگو
دوستم داری؟ 
را از من بسیار بپرس
دوستت دارم
را با من بسیار بگو
 

+نوشته شده در یک شنبه 6 تير 1395برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت8:22توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 دخترکی دو سیب در دست داشت 


مادرش گفت : یکی از سیب هاتو به من میدی ؟ 

دخترک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب !

لبخند روی لبان مادر خشکید !
سیمایش داد می زد که چقدر از دخترکش نا امید شده
اما دخترک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت : 
بیا مامان!این یکی شیرین تره!!!!

مادر خشکش زد ...
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود ...!

 

+نوشته شده در جمعه 24 ارديبهشت 1395برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت21:40توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

مڹ بلد نیستم دوستت

نداشتہ باشم

بلد نیستم حرف دلم را نگویم.

حتے بلد نیستم بگویم

نمیخواهمت وقتے میخواهمت. 

"مڹ" هیچ ڪارے بلد نیستم

جز دوست داشتڹ "تو"
 
 

+نوشته شده در جمعه 10 ارديبهشت 1395برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت1:45توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

 
 
قرار نیست ... "من"
بنویسم
و
" تو "
بخوانی... !

حتی قرار نیست ... بفهمی که
" من "
به خاطر" تو"
نوشته ام... !

فقط ... قرار است
دلم آرام بگیرد ... که
نمی گیرد .. .

+نوشته شده در جمعه 10 ارديبهشت 1395برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت1:25توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

    میخواهم چنـد خطـی بنویسم برای " تو "
.
" تو " ایـن کلمه ی دو حـرفـی که دنیای مـن شـده است !
.
ایـن " تو " فقط دو حـرف نیست . . .
" ت " : تمنـا
" و " : وجود
ایـن " تو " تمنای وجودت اسـت !
.
میـدانـی . . .
بار ها و بارها از خودم پرسیـده ام که چرا " تو ". . ؟ چرا " او " نـه ؟
از خـدا چـه پنهان . . . از تو پنهان نباشـد . . .
نمیـدانم چرا . . ؟
.
خوب " او " که " تو " نمیـشود
" او " غائب است . . . . اما " تو " مخاطب
" تو " مخاطب تمام ایـن چنـد خطـی های مـن . . .
" تو " ی عزیز. . . میشود مـن هم توی " تو " شوم . . ؟
نـه اوی " تو " . . ؟
میشود . . ؟
.
میگویم " تو " جان
دنیا که با مـن راه نمـی آیـد
" تو " کمــی با مـن راه بیـا
.
.
.
"باور کن چنـد قـدمـی میزنیـم ُ بقیـه راه را پرواز میکنیم"
چطور است؟

+نوشته شده در سه شنبه 6 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت3:10توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

    ساعت اتاق را خوابانده ام !
.
بی کوک ، بدون باطری

تا حتی هوس یک ثانیه حرکت هم

به سرش نزند . . !
.
.
.
.
.
گورِ پدر دقایق !
.
بی تو بودن شمارش نمیخواهد . . .

+نوشته شده در سه شنبه 6 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت3:9توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 فقط باش
همین که هستی کافیست !
دور از من
بدون من
چه فرقی میکند ؟
گل میخری !
خوب است
برای من نیست ؟!
نباشد !
همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست
دلخوشم به این حماقت شیرین . . .

+نوشته شده در سه شنبه 6 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت3:4توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 همیشه از تو نوشتم …
از تو گفتم …
از تو و احساست
این اولین بار هم که میخواهم از خودم بنویسم
از خودم و احساسم حرف بزنم
فقط میتوانم بگویم
“بی تو بی نفسم”


 

+نوشته شده در سه شنبه 6 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت3:1توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

   ﯾـﻪ ﻭﻗـﺘﻬـﺎﯾـﯽ ﺩﻟــﺖ ﻣـﯿـﺨـﻮﺍﺩ ﯾــﻪ ﭘـــﺮﺍﻧــﺘـﺰ
ﺑــﺎﺯ ﮐـﻨـﯽ،

ﮐـﺴـﻰ ﮐــﻪ ﺩﻭﺳـﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭ ﺑـــﺬﺍﺭﯼ ﺗــﻮﺵ !
ﺑــﻌـﺪ ﭘــﺮﺍﻧـﺘــﺰ ﺭﻭ ﺑـﺒــﻨـﺪﯼ ،

ﮐـﻪ ﻣـﺒـﺎﺩﺍ ﺩﺳـﺖ ﺍﺣـــﺪﺍﻟـﻨـــﺎﺳـﯽ ﺑـﻬـﺶ
ﺑـﺮﺳـﻪ !..

ﻭ ﯾــﻪ ﺟــﺎﯾــﯽ ﺩﻟــﺖ ﻣـﻰ ﺧـــﻮﺍﺩ ﺩﺳـﺘــﺸﻮ
ﺑــﮑـﺸـﯽ،

ﻧـــﮕـﻬﺶ ﺩﺍﺭﯼ،
ﺻــﻮﺭﺗــﺶ ﺭﻭ ﻣــﯿـﻮﻥ ﺩﺳــﺘـﺎﺕ ﻣــﺤﮑـﻢ
ﺑــﮕـﯿـﺮﯼ ﻭ ﺑﮕﯽ :

ﺑــﺒـﯿـﻦ !
ﻣـﻦ ﺩﻭﺳﺘـﺘــ ﺩﺍﺭﻣﺎ …

+نوشته شده در سه شنبه 6 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت2:54توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

  

آغـــــوش من فقـــــط اندازه ی تـــــو جا دارد♡

اگـــــر خوب گـــــوش کنی...♡

این ضربـــــان های تنــد و پی در پی قلبــم را میشنوی♡

تـــــو را فریـــــاد میزننـــــد♡

مخاطـــــب کلامم که هیـــــچ...♡

مخـــــاطب ضربــــان های قلبـــــم هم تویـــــی♡

مراعاشقانه درآغوشت جاکن

+نوشته شده در سه شنبه 6 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت2:50توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

دختر و پسر کوچکی با هم تو کوچه داشتن گریه میکردن ! 

مردی آمد گفت دخترم چرا گریه میکنی ؟

گفت عمو عروسکم گم شده .

از پسر پرسید تو چرا گریه میکنی ؟؟

گفت آخه عروسکم داره گریه میکنه ...
 


           عشق یعنی این

 

+نوشته شده در شنبه 3 بهمن 1394برچسب:عکس عاشقانه,مطلب عاشقانه,عکس,عکس متن دار ,ساعت14:20توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 عکس,تصاویربرتر ,حیات وحش 2015

 

 

دوستان عزیز لطفا برید ادامه مطلب

نطر یادتون نره 


ادامه مطلب

+نوشته شده در پنج شنبه 10 دی 1394برچسب:عکس حیوانات,تصاویر حیوانات,حیات وحش,حیات وحش برتر 2015,,ساعت16:46توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 آخر قصه ی ما را همان اول لو دادند

همان جایی که گفتند: یکی بود و یکی نبود . . .

امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت

سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم

امشب دوباره تو را گم کرده ام

میان آشفته بازار افکار مبهمم

توی کوچه های بی عبور پاییزی

دستان گرمت را .. نگاه مهربانت را .. شانه های بی انتهایت را

منتظر نشسته ام

 

*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*

 درخت پیر خانه ما

سرک می کشد از دیوار

  تا رصدکند... شاید
 
نرگس گل کند غروب جمعه!
 
تمام راه ظهور تو با گنه بستم

دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم

 

كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم 

 

اگرچه شهر براي شما چراغان است 
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است 

 

من از سرودن شعر ظهور مي ترسم 
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم 

 

من از سياهي شب هاي تار مي گويم 
من از خزان شدن اين بهار مي گويم 

 

درون سينه ما عشق يخ زده آقا 
ت تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا 

كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست 
ب براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست

اللهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّكَ الفَرَجَ

آمِینَ یَا رَبَّ العَالَمِینَ


ادامه مطلب

+نوشته شده در سه شنبه 3 آذر 1394برچسب:شعر ظهور,عکس ظهور,اقا,,ساعت2:18توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

عکس هایی از حیوانات زیبا

نبینی از دستت رفته!!!

پس برو ادامه مطلب


ادامه مطلب

+نوشته شده در سه شنبه 3 آذر 1394برچسب:عکس حیوانات,اسب,سگ,قناری,,ساعت1:50توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

عکسای خوشگل وزیبا

 

 

 

لطفا به ادامه مطلب برید و بقیشو هم ببینید

ممنون

 

 اینجا کلیک کنید,ادامه مطلب


ادامه مطلب

+نوشته شده در پنج شنبه 14 آبان 1394برچسب:عاشقانه,عکس ,عکس متن دار,ساعت2:23توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم،

میگه مبارکه،

عین روبالشیای خدابیامرز مادربزرگمه! :|

 


 

ادامه مطلب

 

 

ما غم ومهر حسین از ابتدا داریم   در دل خود آرزوی کربلا داریم
فتاده امشب در سرم هوای او      دلم شده مهمان کربلای او
غریب آقام آقام
عاقبت از مادرش تذکره می گیرم  یا که توی حسرت شیش گوشه میمیرم
به راه عشق او گذشته ار جانیم     سینه زنای هیات محبانیم
بر مشامم میرسد دوباره بوی یاس
زنده شد در خاطرم زیارت عباس…
حریم عشق او بهشت رو خاکه براغم عباس هردلی صد چاکه

غریب آقام آقام
حرمش رو میبینم شبا میون خواب
یاد اون ساعت به خیر تو حرم ارباب
دلم هوایی شد دوباره با یادش یه عمریه هستم غلام در گاهش

غریب آقام آقام

+نوشته شده در سه شنبه 28 مهر 1394برچسب:عکس,کربلا,عاشورا,نینوا,فرات,امام حسین (ع),,ساعت19:7توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 حسین حسین گوزون آچ جان ویرور وفالی قیزون

چخاتمادی بو قرا کوینگی عزالی قزون
 
دوداقلاروندا نه وار ئوپدی راحت اولدی بالام
 
نه تز گتوردی اله شربت وصالی قزون
 
یاتانمینده آجیندان منه دیَردی فقط
 
دیمزدی دردینی بیر کیمسیه حیالی قزون 
 
چکیلممیشدی یوزیندن هنوز سیلی یری
 
آنام بتولیله همرنگیدی جمالی قزون
 
غروب وقتی مسافر دعاسی ایلردی
 
توکردی گل یوزینه گوزدن اشک آلی قزون
 
 

+نوشته شده در شنبه 25 مهر 1394برچسب:عاشورا,نینوا,کربلا,حضرت رقیه (س),,ساعت2:58توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 دل صفا گرفته امشب ز گل یاس علی

من میخوام امشب بشم گدای عباس علی

 

برای کرب و بلا دلهای ما پر میزنه

در خونه ی ابالفضل علی پر میزنه

 

+نوشته شده در شنبه 25 مهر 1394برچسب:عاشورا,نینوا,کربلا,حضرت عباس (ع),,ساعت2:47توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 یاحسین

گلمیشم درگاهوه گر چه گنهکارم اقا
چکمرم ال در گهوندن کلب دربارم اقا
بیر سگ ولگردیدیم گلدیم قاپوندا ساخلادون
تا نفس وار استانونده وفادارم اقا
استانوندن اوپوندن قاره یوز تاپدی شرف
پاک ادون اوستومده دی مشهور بازارم اقا
هر نییم سندندی اندولسون سنون ئوز آدوه
خار تک یوخسا خیال خلقده خوارم اقا
دردیمی من هئچ کیمه فاش ایتمدیم الا ئوزون 
التماسیله دیدیم قیل چاره بیمارم اقا
اچمادون اسراریمی اما طبابت ایلدون
تو ختادی اولسون ایوون اباد هر یارم اقا
قاره پرچمدن اوپوب هر هفته گللم یاسوه
گر ریا قویسا سنه من پاک عزادارم اقا
 
 
 

+نوشته شده در شنبه 25 مهر 1394برچسب:عاشورا,نوحه,,ساعت2:17توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 السلام علی الحسین

وعلی علی ابن الحسین
 
وعلی اولاد الحسین
 
وعلی اصحاب الحسین
 
 
 
انّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

+نوشته شده در چهار شنبه 22 مهر 1389برچسب:نوحه فارسی حضرت زهراس,مدح حضرت فاطمه س,عکس حضرت فاطمه س,امام حسین(ع),عاشورا,کربلا,,ساعت13:45توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

   راز بسیار عجیب کمر باریک ترین زن دنیا چیست؟

نرینا اورتون اهل برینگهام انگیس آرزوی داشتن باریک ترین کمر را داشته.

او که فقط 22 سال دارد،  سایز کمرش به باریکی 15.7 اینچ (40 سانتی متر) است،

او برای دستیابی به چنین سایزی زحمت زیادی کشیده است.

نرینا از 14 سالگی یک شکم بند سفت می پوشید.

این شکم بندها خطرهای زیادی برای سلامتی دارند که با عقده های وسواسی و روحی همراه می شوند.

بدن این دختر به شکل شکم بند درامده و دیگر جایی برای بزرگ شدن نداشته،

او می گوید هر بار که شکم بندش را درمی آورده در داخل بدنش احساس تکان خوردن داشته

انگار بدن او می خواهد خودش را به شکل طبیعی اش برگرداند.

این دختر که به صورت نیمه وقت به کار رقصندگی مشعول است

حتی شب ها هم شکم بندش را در نمی آورد،

درحالیکه بقیه افراد موقع شب راحت ترین لباس هایشان را می پوشند.

هدف نرینا این است که رکورد کتی جانگ را بشکند.

به گزارش ایران ناز  این خانم که بسیار به پوشیدن شکم بند علاقه داشته در24ساعت اصلا شکم بندش را نمی آورد.

او در حال حاضر با سایز کمر  15 اینچی (38.1 سانتیمتر) و قد 1.65 رکورد باریک ترین کمر را در کتاب گینس دارد.

 

 


می دانی ...


چه لذتــی دارد،



رویای داشتن تو


در میان تلخکامی هایم ؟؟

 

 

برای به آغوش کشیدنت


ثانیه ها ، ساعت ها ، روزها ...


چقدر نفس گیر میگذرند

 

انگار همگی به کُما رفته اند

 

 

 

 

 

اومدم بی‌دلیل و با دلیل بنویسم سپیده که سر زند

 

اولین روز از روزهای بی‌تو آغاز می‌شود 

 

انا لله و انا الیه راجعون

ا

 روحش شاد و یادش گرامی

 

+نوشته شده در یک شنبه 5 مهر 1394برچسب:هما روستا,درگذشت هما روستا,بازیگر ,سینما,تلوزیون,هما روستا درگذشت,عکس هما روستا,,ساعت14:22توسط ąӀì ҍąցհҽɾìվąղ | |

 

 

 یاﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﻣﺎﺩﺭ ...؟؟؟

.

ﺍﺳﻢ ﻗﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻰ ...
ﻗﻄﺎﺭ
ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ
ﻛﺸﺘﻰ ...
.
.
ﺗﺎ ﻳﻚ ﻟﻘﻤﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺷﺪﻯ ...
ﺧﻠﺒﺎﻥ
ﻣﻠﻮﺍﻥ
ﻟﻮﻛﻮﻣﻮﺗﻴﻮﺭﺍﻥ ...
.
.
ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻔﺘﻰ : ﻋﺰﻳﺰﻡ، ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭ ﺗﺎ ﺯﻭﺩ
ﺑﺰﺭﮔﺸﻰ ...
ﺁﻗﺎ ﺷﻴﺮﻩ ﺷﻰ ...
.
.
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ...
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﻗﻮﻯ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺿﻌﻴﻒ ...
ﻛﺎﺵ ﻣﻦ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﻤﻴﺸﺪﻡ ﺗﺎ ﺗﻮ
ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻤﺎﻧﻰ ...
ﻛﺎﺵ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ ﻗﻮﻯ ﻧﻤﻴﺸﺪﻡ، ﻛﻪ ﺍﻻﻥ ﺿﻌﻒ
ﺭﺍ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﻳﺒﺎﺕ ﻧﺒﻴﻨﻢ ...
ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﻴﻜﻨﻢ، ﺗﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ
ﺧﻮﺏ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺩ ﺍﻭﺭﻡ ...
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ
 ﮐﻪ ﺧﻤﯿﺪﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ
ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ...
 

 ﺍﯾﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺗﻮ ﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ،

ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺭﺗﺒﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎﻥ ﻭ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﺪ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ،

ﺍﻣﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﺷﺪﯾﺪ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ

ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﭼﯽ ﺑﺎﺷﻪ؟؟؟؟؟؟
 
**
ﻛﺴﻲ که ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺭﻭ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﻴﺪند : ﻫﺪﻓﺖ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪﭼﻴﺴﺖ ؟؟
ﺍﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﻴﺤﻴﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﻨﺪ
ﻭ ﻣﺴﻴﺤﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥﻣﻴﺨﻮﺍﻧﻨﺪ
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪﺭﺍ ﺳﺎﺧﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﺨﺖ ﺩﺭﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻨﺪ !!!
ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪﻥ ﺧﺐ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ ﻛﻪ ﺗﻮﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﻜﺮﺩﻱ ﺟﺰ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﻳﺸﺎﻥ !!!
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﻛﺎﻓﻴﺴﺖ ﺁﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﺠﺪﻩ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻣﺘﻮﺟﻪﻣﻴﺸﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺑﻼﻳﻲ ﺳﺮ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﻭﻣﺴﻴﺤﻴﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ....!
این مجسمه ثابت میکند که اگر مسلمانان قیام کند باقی سقوط خواهند کرد.
 
 

 چــه قانــون ناعــادلانــه ای !

بــرای شــروع یــک رابطــه ,

هــر دو طــرف بایــد بخواهنــد …

امــا …

بــرای تمــام شدنــش ,

همیــن کــه یــک نفــر بخواهــد کافیســت …

 

وب دوم من لطفا سربزنید

arameshman2.mihanblog.com/


ساعت اخر بود...

 
دخترک گوشه کلاس تنها و آرام نشسته و به چهره مهربان معلم ؛چشم دوخته. 
 
یکی از بچه ها می خواهد چیزی بخورد که معلم می فهمد. 
با مهربانی می گوید : بچّه هازنگ آخره!
 اگه سر کلاس چیزی بخورین نمی تونین توی خونه غذای خوشمزه مامانتون رو بخورین!
چند نفر با خنده و شوخی می گویند اگه غذا نداشتیم چی؟

 دخترک در گوشه کلاس آرام زمزمه می کند:

  اگه مامان نداشتیم چی ... ؟!!!
 
وب دوم من لطفا سر بزنید

 

 ﻣﺎﺩﺭﺵ آﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺩﺍﺷﺖ...

ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯼ ،

ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺒﺮﯾﻤﺖ آﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ...
ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ ﭼﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﯽ؟
ﮔﻔﺖ آﻟﺰﺍﯾﻤﺮ...... 
ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ...

مادر ﮔﻔﺖ: مثل اینکه ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻫﻤﯿﻦ بیماری رو ﺩﺍﺭﯼ...
ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ؟
مادر ﮔﻔﺖ: ﺍﻧﮕﺎﺭ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﮐﺮﺩﻡ...
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﯽ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺸﯽ...
کمر ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﻗﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻨﯽ...
ﭘﺴﺮ ﺭﻓﺖ ﺗﻮﯼ ﻓﮑر...
ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ...
مادر ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮑﻨﻢ....

ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﯾﺎﺩﻡ نمیاد ...

 

وب دوم من لطفا سر بزنید

arameshman2.mihanblog.com/

 

ﭘﺴﺮ 16 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ
18 ﺳﺎﻟﮕﯿﻢ ﭼﯿﮑﺎﺩﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﻣﺎﺩﺭ: ﭘﺴﺮﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻮﻧﺪﻩ
ﭘﺴﺮ 17ﺳﺎﻟﻪ ﺷﺪ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ ﺷﺪ،ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩ،ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻔﺖ ﭘﺴﺮﺕ
ﺑﯿﻤﺎﺭی قلبی ﺩﺍﺭﻩ . ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﺎﻡ
ﻣﻦ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ...؟ ! ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻘﻂ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ . ﭘﺴﺮ ﺗﺤﺖ
ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﮥ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ 18 ﺳﺎﻟﮕﯽِ ﺍﺵ ﺗﺪﺍﺭﮎ
ﺩﯾﺪﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻣﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ
ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﺷﺪ ....
ﭘﺴﺮﻡ ؛ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ
ﭼﯿﺰ ﻋﺎﻟﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ،ﯾﺎﺩﺗﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﭼﯽ ﮐﺎﺩﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ؟
ﻭ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﭼﻪ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺑﺪﻡ ! ﻣﻦ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﻭ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ،ﺍﺯﺵ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﮐﻦ ﻭ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﻗﻠﺐِ ﻣﺎﺩﺭﻭ ﻋﺸﻘﺶ ﻧﯿﺴﺖ
 

وب دوم من سر بزنید. ممنون

 


امشب باید شیرینی لبخند های تو را

در قلب شیشه های خیس

پشت پنجره ی خاموش سکوت جستجو کنم

امشب باران

طعم لب های تاریک بوم را

به رخ پنجره ی دلتنگی هایم می کشد

امشب باران هست

و لبخند های شیرینم ، نصیب چشم شور زاغ هاست

هیس …

باید آرام به آغوش زخم ها خندید

 

 

 

همیشه لازم نیست چهــــره ای زیبــــا داشته باشی

یا صدایــــی دلنشیــــن

همین که قلبــــت زیبــــا باشد

قلبــــت زیبــــا ببیند، کافیست

داشتن قلبــــی زیبــــا تا اندازه ای خــــاص هست

که بتــــوانی خیلی ها را مجــــذ
وب خــــود کنی!